فاصله بسیار اندک بود بانو 
چشمهایم را گشودم خودم را غیر از حریم سلطنت عشق ت ندیدم 
منطق ، هوش ، عقل و. زمانی به کار می ایند که قلبی نتپد ،حسی به جریان نیفتد و ستون های دلی به لرزه در نیایید .
به راستی تعبیری از عشق نمیتوان بیان کرد شاید معجونی از امید در عین نامیدی ، یا شوقی جدید در پس آینده مبهم ، افکاری مضطرب در عین حال شیرین .
من هنوز نمیدانم خالق عشق چه برایمان مقدر کرده  .
بانو جان راستش را بخواهید زندگی بدون شما را شدنی نمیدانم ، حال خوب دیگر وجود نخواهد داشت مگر در کنارت
روزها یکی پس از دیگری میگذرند اما فکرش را نمیکردم روزی رقص عقربه های ساعت بخواهند به این کندی سپری شوند . ثانیه گردها این ایام حکم روز و ساعت ها حکم سال و روزها حکم قرن را برایم داشته باشند
تحمل باید کرد زیرا در مرام  عاشقی روا نیست که به دلدارت فرصت عاشق شدن ندهی 
میمانم لطفا بمان

زیباست کلمه به کلمه ای که از زبان شما می شنوم 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مدرسه شاد Jeffrey لیمو دانلود موزیک کردی ایرونی بلاگ Eric مبلمان اداري آفن حمایت از کالای ایرانی Raduan Rodney